به گزارش مشرق، دوومیدانی در المپیک ریو همانند المپیک 2012 لندن 10 سهمیه را کسب کرد و با ورزشکارانی وارد مسابقات شد که حدود نیمی از آنها دومین حضور خود را تجربه میکردند، اما تجربهشان که نه تنها کمکی به آنها نکرد، بلکه نتایجی ضعیف را برای دوومیدانی ایران در بزرگترین رویداد ورزشی رقم خورد.
شاید با اتفاقاتی که در یک سال اخیر برای این رشته مادر رقم خورده بود، میشد پیش بینی کرد که دوومیدانی در ریو از خط پایان نمیگذرد. هر روز یک مشکل و حاشیههایی که فراتر از متن بود. فدراسیونی که بعد از گذشت یک سال تک نفره اداره میشود و مشکلات خودساخته زیادی داشت، چطور میتوانست 10 قهرمان را برای ریو آماده کند؟
در حالی که یک ماه تا آغاز رقابتها مانده بود، دوومیدانی ایران درگیر اعزام رئیس کمیته آموزش به جای مربیان به المپیک بود. همین موضوع حاشیههای زیادی را به وجود آورد و تا حدودی تمرکز ورزشکاران را هم گرفت. مربیان و ورزشکاران که رابطه خوبی با نعیما خواجوی در فدراسیون نداشتند، پس از اینکه مشخص شد قرار است او عازم ریو شود، اعتراضهای زیادی صورت گرفت و حتی کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش نیز وارد ماجرا شدند تا در نهایت نام پریسا بهزادی به عنوان مربی و همراه لیلا رجبی عازم ریو شد. از دیگر شاهکارهای فدراسیون در اعزامها هم میتوان به حضور دو دونده سرعتی با دو مربی جداگانه اشاره کرد، در حالی که سایر نفراتی که دومین المپیک خود را تجربه میکردند، باز هم بدون مربی راهی ریو شدند!
مسابقات نمایندگان کشورمان در ریو ا جمعه 22 مرداد آغاز شد. جایی که احسان حدادی، محمود صمیمی و لیلا رجبی نخستین نمایندگان کشورمان بودند که در روز اول مسابقات دوومیدانی به قابت پرداختند. با توجه به درخشش حدادی در المپیک لندن تمام نگاهها برای کسب مدال در این دوره باز هم به وی بود و حداقل این انتظار میرفت که او بتواند یک مدال برنز را برای کشورمان به ارمغان بیاورد، اما با شرایطی که او پیش از المپیک داشت و در روز مسابقه رقم خورد، همه را نا امید کرد. صمیمی هم متاسفانه پرتابهایش به 60 متر هم نرسید!
در دیگر رقابتها محمد ارزنده بسیار ضعیفتر از آن چیزی که در دومین المپیک از او انتظار می رفت حاضر شد و رکوردی که او به ثبت رساند از لیگ ایران هم پایینتر بود و مشخص نیست چه اتفاقی میافتد او که با 8.16 متر سهمیه گرفته بود، تا این حد افت میکند.
رضا قاسمی که پس از اعتراضهای فراوان مربی خود را هم به همراه داشت، در دومین المپیکش نتیجه ضعیفی را کسب کرد و نشان داد که بود و نبود مربی در ریو شاید تاثیر چندانی ندارد، اما برخلاف او حسن تفتیان آنطور که انتظار میرفت به رقابت پرداخت و پیش بینیها برای رسیدن او به نیمه نهایی درست از آب درآمد. تفتیان ثابت کرد که اگر تمرینات حرفهای و به دور از حاشیه باشد، میتوان نتیجه گرفت.
حمیدرضا زورآوند با عبور از خط پایان پیاده روی ایران را به نوعی یک پله نسبت به دوره گذشته ارتقاء داد. در المپیک لندن، ابراهیم رحیمیان به خط پایان نرسیده بود.
کاوه موسوی در چند سال گذشته نشان داده در مسابقات حساس نتایجش بسیار ضعیف رقم میخورد. او در بازی های آسیایی اینچئون با سه خطا حذف شد و در المپیک لندن هم چیزی حدود 122 متر زیر رکورد خود پرتاب کرد. او بعد از مسابقه فدراسیون را مقصر اصلی نتیجه ضعیفاش عنوان کرد که چندان هم بیراه نبود.
اما پژمان قلعه نویی دیگر نماینده کشورمان در این ماده که نخستین المپیک خود را تجربه کرد عملکردش مناسب نبود و با رکوردش فاصله زیادی داشت، اما باز هم نسبت به موسوی جایگاه بهتری داشت.
جعفر مرادی آخرین نماینده کشورمان در بخش ماراتن بود. او که با بی مهریهای فدارسیون روبرو شده بود، بدون داشتن اردویی مناسب راهی ریو شد و در پایان توانست هر طور شده و با عضلاتی گرفته خودش را به خط پایان برساند.
با تمام این شرایط المپیک ریو هم با توزیع 141 مدال طلا، نقره و برنز به پایان رسید و دست ایران از کسب یک برنز هم خالی ماند. دوومیدانی ایران که در لندن با حدادی شگفت ساز شده بود، مسیر پسرفت را به جای پیشرفت در پیش گرفت و حالا نیاز به یک انقلاب دارد. انقلابی که با شرایط فعلی امکان پذیر نیست و همت مسئولان عالی رتبه ورزش را برای تغییر میطلبد؛ تغییراتی بنیادین در ورزش مادر. به امید آنکه دوومیدانی باز هم بتواند به جمع رشته های مدال آور ایران در المپیک بازگردد.
شاید با اتفاقاتی که در یک سال اخیر برای این رشته مادر رقم خورده بود، میشد پیش بینی کرد که دوومیدانی در ریو از خط پایان نمیگذرد. هر روز یک مشکل و حاشیههایی که فراتر از متن بود. فدراسیونی که بعد از گذشت یک سال تک نفره اداره میشود و مشکلات خودساخته زیادی داشت، چطور میتوانست 10 قهرمان را برای ریو آماده کند؟
در حالی که یک ماه تا آغاز رقابتها مانده بود، دوومیدانی ایران درگیر اعزام رئیس کمیته آموزش به جای مربیان به المپیک بود. همین موضوع حاشیههای زیادی را به وجود آورد و تا حدودی تمرکز ورزشکاران را هم گرفت. مربیان و ورزشکاران که رابطه خوبی با نعیما خواجوی در فدراسیون نداشتند، پس از اینکه مشخص شد قرار است او عازم ریو شود، اعتراضهای زیادی صورت گرفت و حتی کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش نیز وارد ماجرا شدند تا در نهایت نام پریسا بهزادی به عنوان مربی و همراه لیلا رجبی عازم ریو شد. از دیگر شاهکارهای فدراسیون در اعزامها هم میتوان به حضور دو دونده سرعتی با دو مربی جداگانه اشاره کرد، در حالی که سایر نفراتی که دومین المپیک خود را تجربه میکردند، باز هم بدون مربی راهی ریو شدند!
مسابقات نمایندگان کشورمان در ریو ا جمعه 22 مرداد آغاز شد. جایی که احسان حدادی، محمود صمیمی و لیلا رجبی نخستین نمایندگان کشورمان بودند که در روز اول مسابقات دوومیدانی به قابت پرداختند. با توجه به درخشش حدادی در المپیک لندن تمام نگاهها برای کسب مدال در این دوره باز هم به وی بود و حداقل این انتظار میرفت که او بتواند یک مدال برنز را برای کشورمان به ارمغان بیاورد، اما با شرایطی که او پیش از المپیک داشت و در روز مسابقه رقم خورد، همه را نا امید کرد. صمیمی هم متاسفانه پرتابهایش به 60 متر هم نرسید!
در دیگر رقابتها محمد ارزنده بسیار ضعیفتر از آن چیزی که در دومین المپیک از او انتظار می رفت حاضر شد و رکوردی که او به ثبت رساند از لیگ ایران هم پایینتر بود و مشخص نیست چه اتفاقی میافتد او که با 8.16 متر سهمیه گرفته بود، تا این حد افت میکند.
رضا قاسمی که پس از اعتراضهای فراوان مربی خود را هم به همراه داشت، در دومین المپیکش نتیجه ضعیفی را کسب کرد و نشان داد که بود و نبود مربی در ریو شاید تاثیر چندانی ندارد، اما برخلاف او حسن تفتیان آنطور که انتظار میرفت به رقابت پرداخت و پیش بینیها برای رسیدن او به نیمه نهایی درست از آب درآمد. تفتیان ثابت کرد که اگر تمرینات حرفهای و به دور از حاشیه باشد، میتوان نتیجه گرفت.
حمیدرضا زورآوند با عبور از خط پایان پیاده روی ایران را به نوعی یک پله نسبت به دوره گذشته ارتقاء داد. در المپیک لندن، ابراهیم رحیمیان به خط پایان نرسیده بود.
کاوه موسوی در چند سال گذشته نشان داده در مسابقات حساس نتایجش بسیار ضعیف رقم میخورد. او در بازی های آسیایی اینچئون با سه خطا حذف شد و در المپیک لندن هم چیزی حدود 122 متر زیر رکورد خود پرتاب کرد. او بعد از مسابقه فدراسیون را مقصر اصلی نتیجه ضعیفاش عنوان کرد که چندان هم بیراه نبود.
اما پژمان قلعه نویی دیگر نماینده کشورمان در این ماده که نخستین المپیک خود را تجربه کرد عملکردش مناسب نبود و با رکوردش فاصله زیادی داشت، اما باز هم نسبت به موسوی جایگاه بهتری داشت.
جعفر مرادی آخرین نماینده کشورمان در بخش ماراتن بود. او که با بی مهریهای فدارسیون روبرو شده بود، بدون داشتن اردویی مناسب راهی ریو شد و در پایان توانست هر طور شده و با عضلاتی گرفته خودش را به خط پایان برساند.
با تمام این شرایط المپیک ریو هم با توزیع 141 مدال طلا، نقره و برنز به پایان رسید و دست ایران از کسب یک برنز هم خالی ماند. دوومیدانی ایران که در لندن با حدادی شگفت ساز شده بود، مسیر پسرفت را به جای پیشرفت در پیش گرفت و حالا نیاز به یک انقلاب دارد. انقلابی که با شرایط فعلی امکان پذیر نیست و همت مسئولان عالی رتبه ورزش را برای تغییر میطلبد؛ تغییراتی بنیادین در ورزش مادر. به امید آنکه دوومیدانی باز هم بتواند به جمع رشته های مدال آور ایران در المپیک بازگردد.